Web Analytics Made Easy - Statcounter

از نظر بعضی عارفان، زن و مرد هر دو مظهر خداوند هستند؛ اما زن از جهاتی در مظهریت الهی تابندگی بیشتری دارد و همین نکته، عاملی برای رشد اعتقادی و معنوی زنان محسوب می‌شود. - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، یکی از اصلی‌ترین موضوعات زنان در حوزه تحقیقات بنیادین، مقایسه میان ارزش جنسیت زنانه و مردانه است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به این دلیل که برخی از راهبردها در حوزه‌های کاربردی و توسعه‌ای مبتنی بر تبیین مبانی زیرساختی است. بر این اساس لازم است از منظره عرفانی و قرآنی به ارتباط میان جنسیت و رشد معنوی پرداخته شود و مسائل بنیادین جنس برتر یا فروتر بودن زن یا مرد و همچنین چرایی آن مورد تحلیل قرار بگیرد.

زمانی که عرفان دینی در استخدام قرآن کریم درآید، طبیعتاً عرفان از توحید قرآنی نشأت می‌گیرد. بر این اساس، نظرات عارفان و مفسران قرآن درباره این موضوع تفاوت زیادی با هم ندارد. تحلیل جنسیتی در رابطه با ارزشمندی معنوی و جنسیت در نظام تجلیات و مظهریت زنان نشان دادن خاستگاه تفاوت‌های تکوینی زن و مرد در زمینه جسم و روح و روحیات آنها درباره مقایسه ارزشمندی این دو جنس هم مطالبی را ارائه می‌دهد و بررسی سرنخ‌های ظریف در موضوع جنسیتی از منظر عرفان مانند ساحت تناکح اسمائی، ساحت عشق عرفانی و مباحث مربوط به شعور عمومی و سیر حبی عالم وجود و نیز مراتب صدوری کتاب هستی، می‌تواند افق‌های روشن و گسترده‌ای را در تحلیل رابطه جنسیت و معنویت در اختیار جستجوگران قرار دهد. مهدیه سادات مستقیمی، محقق حوزه زنان و استاد دانشگاه، طی یادداشتی به بررسی و تحقیق در میان آیات قرآن پرداخته و معتقد است این روش ما را به امکان رشد برابر معنوی مردان و زنان می‌رساند.

تمدن غرب از «زن محجبه با استعداد» ضربه خورده و حالا دنبال انتقام است

رابطه میان جنسیت زنانه و رشد عرفانی

تعداد زیادی از عارفان این عقیده را دارند که حقیقت ذاتی مردان و زنان یک چیز است و تفاوت‌ها میان آنها به دلیل قالب و مسائلی خارج از حقیقت وجود است. بر اساس این نظر، رشد معنوی زنان و مردان برخاسته از حقیقت وجود آنهاست که همان ذات و ذاتیات آن دو محسوب می‌شود. با این تعبیر، جنسیت زنانه مانع از رشد دینی و ارتقای فکری و اعتقادی زنان نخواهد شد و زنان در این زمینه همپای مردان می‌توانند افق‌های بلند و روشن معنویت را فتح کنند. چه‌بسا زنانی یافت می‌شوند که از رشد دینی به مراتب بسیار بالاتری از  بسیاری مردان رسیدند به طوری که مردان یا شاگرد چنین زنان معنوی شده‌اند و یا حتی از منظر فکری و استعداد توان نشستن در زمره شاگردان چنین زنانی را هم نداشته‌اند.

رشد معنوی هر انسانی فارغ از جنسیت او به حقیقت وجود انسانی و به روح ناطقه قدسیه او مربوط می‌شود و کثرات خارجیه همگی به منزله تعیناتی به حساب می‌آیند که بیرون از حقیقت روح انسان قرار دارند. باید دانست تعینات نوعی امور مجازی هستند که در سنجش حقایق ورود چندانی ندارند.

حجت‌الاسلام ذوعلم: در تبیین «وجوه اجتماعی حجاب» کم کاری شده است

مصباح الانس که یکی از کتاب‌های مرجع در زمینه عرفان محسوب می‌شود، در تعریف تعین عنوان می‌کند: جز یک وجود چیزی در عالم خارج وجود ندارد و کثرات تعین یافتن و ظهور یک هستی است که آن را با واژه‌هایی مانند تعین، اتصاف، نسبت یا ظهور تعبیر کرده‌اند. (ابن فناری 1363 ص 45)

این نوع تعبیر را با مثالی می‌توان مشخص کرد که حقیقت آبی که در ظرفی به شکل دایره یا مربع می‌ریزند یکی است و آنچه که موجب می‌شود تفاوت‌هایی به وجود بیاید، قالب ظرفیتی و تعینات صوری و شکل ظاهری ظرف‌های آب است و این ظواهر موجب تغییر فرمول شیمیایی در آب نمی‌شود. در هر حال می‌توان عنوان کرد کثرات تعین یافتن و ظهور یک هستی هستند که آن را با کلماتی مانند تعین، اتصاف، نسبت، مظهر یا ظهور تعبیر کرده‌اند.

تعبیر عینیت حقیقت زن و مرد در بیان عارفان حتی به این نکته اشاره دارد که این نوع نیست که آبی که در ظرف جنسیت مردانه ریخته می‌شود، آبی باشد که مانند باران از آسمان نازل شده ولی آبی که در ظرف جنسیت زنانه ریخته می‌شود آبی است که از اعماق زمین استخراج شده باشد. بلکه حقیقت زن و مرد به مثابه آب بارانی است که در دو ظرف متعین ریخته می‌شود و با تعینات ظرف، شکل خاصی به خود می‌گیرد.

مثال دیگر درباره مفهوم تعین را می‌توان به دریای موج‌داری تعبیر کرد که موج‌ها کلیت، جزئیت و بزرگی و کوچکی دارند و این ویژگی‌ها همان تعینات موج دریا محسوب می‌شود.

جنسیت زنانه در نظام تجلیات

طبق قاعده تجلیات عرفانی، وجود مرد و زن و تفاوت‌های تکمیلی بین آن دو ریشه در تفاوت تجلیات دارد. تجلیات با یکدیگر متفاوت هستند که در زمان تنزل در مراتب وجود این تفاوت‌ها بر حسب نشأت‌های مختلف متنزل می‌شوند تا در عالم ناسوت این تفاوت‌ها در زن و مرد و همچنین جسم و روحیات آنها ظهور پیدا کند.

از منظره عرفانی جهان‌های بالاتر، حقایقی محسوب می‌شوند که سایه آنها در جهان‌های پایین‌تر منعکس شده است. تشبیه عالم باطن به آفتاب و عالم ظاهر به عکس یا سایه، در ادبیات عرفانی تشبیه بسیار معناداری در نظام تجلیات است. در منظر عرفانی، خداوند نور آسمان‌ها و زمین است: «الله نور السموات و الارض». تجلیات نوریه او تمام هستی را روشن کرده است. پرتو آفتاب از مبداء خورشید فاصله می‌گیرد و پایین می‌آید و طی مراتبی تنزل کرده و به مرور ضعیف می‌شود، بدون اینکه این پرتو از مبداء صدور تا مقصد نزول پاره شده یا خللی در آن ایجاد شود. نور وجود به همین شکل بدون تجافی تنزل پیدا می‌کند. (طباطبایی، 1362، ص 17 و 18)

نیلچی‌زاده: دنیای امروز «بدن» را به مثابه «کالا» می‌بیند/ فرهنگ برهنگی یعنی بی‌هویتی

قابل توجه است که موضوع تجلی در کتاب عارفان به طور مفصل مطرح شده است و جناب ملاصدرا هم در جلد دوم اسفار به آن اشاره کرده است. (ملاصدرا، ج 2، ص 287 و 291)

طبق نظام تجلیات الهی، تمام انواع و نقش و نگارها تجلی یک نور واحد هستند و همه مانند هفت رنگ رنگین‌کمان محسوب می‌شوند که از شکست پرتوهای متفاوت یک نور به وجود آمده‌اند. هفت رنگ هر کدام به جای خود می‌نشیند و از ترکیب این رنگ‌ها، جهانی زیبا و تماشایی ایجاد می‌شود. عارف به یک جلوه قائل است و به نام وجود منبسط، اثراتی که حکیم قائل است از نظر عارف از لوازم وجود منبسط است.

زن و مرد و تقابلی که میان آنها به دلیل جنسی با یکدیگر وجود دارد، از پرتو نورهایی هستند که در نظام تجلیات ایجاد شده است. نور وجود در حوزه تعینات زنانه به رنگی و در حوزه تعینات مردانه به رنگ دیگری بازتابش می‌یابد.

اگر بتوان میان رنگ‌های نور سفید به لحاظ ارزشمندی ذاتی تفاوت قائل شد، شاید بتوان میان بازتابش این نورها هم تفاوت‌هایی قائل شد.

در نظام تجلیات حتماً میان جلوه وجودی زن و مرد تفاوت‌های بازتابش وجود دارد. ولی مهم این است که ارزشمندی هر کدام از این بازتابش‌ها در حوزه خاصی پیدا می‌شود و به طور کلی نمی‌توان حکم کرد که کدام یک از این دو بر دیگری برتری دارد.

ارتباط جنسیت زنانه با جمال الهی

بر اساس مبانی عرفانی در تمام موجودات، تجلی جمال و جلال الهی وجود دارد و غلبه نور جلال بر جمال یا نور جمال بر جلال است که موجب می‌شود برخی آیت لطف و جمال و برخی آیت جلال و عظمت الهی باشند. (سبزواری، 1372، ص 137 و 152)

در چنین فضایی نگرش به موضوع جنسیت افق‌های عرفانی در حل این معما باز می‌کند. انسان پرتو وجود خداوند است و نور الهی در آیینه وجود او به‌طور تام و تمام تابیده است، اما این نور وقتی به آینه تعینات جنسیتی می‌رسد، به نوعی بازتابش دارد. در جنسیت زنانه نور الهی به صورتی ظاهر می‌شود که برآیند مجموعه انعکاس‌ها این نور با مقتضیات صفات جمال سازگاری بیشتری دارد. بازتابش این نور در قالب تعین جنسیت مردانه نیز به گونه‌ای است که برآیند مجموع آن با صفات جلال توافق بیشتری دارد.

محی‌الدین ابن عربی در رساله جلال و جمال این مطلب را به بعضی از عارفان نسبت می‌دهد که: جمال چیزی است که مواجهه و مشاهده آن، انس و انبساط می‌بخشد و جلال امری است که از آن هیبت و شکوه تداعی می‌شود. (ابن عربی، 1361، ص 3)

در احادیث و روایات اسلامی هم به تفاوت ظهور جلال و جمال در آینه وجود زن و مرد اشاره شده است. حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام در این باره فرموده‌اند: «عقول النساء فی جمالهن و جمال الرجال فی عقولهم.» (امالی شیخ صدوق، مجلس چهارم)

بنابراین شاید بتوان در تحلیل جنسیتی در نظام انوار جمال و جلال، این چنین ارزیابی کرد که: حقیقت زن و مرد یک حقیقت و نور واحد است که بازتابش آن در وجود زن با مرد تفاوت دارد. در عرفان ثابت شده است که هرجا نور جمال هویدایی بیشتری داشته باشد، انوار جلال تحت ساتریت آن محفوظ است. به تعبیر دیگر در باطن هر جمالی، جلال و در باطن هر جلالی، جمالی است. بنابراین تفاوت حقیقی آیت جمال یا جلال بودن به نوع بازتابش و انعکاس برمی‌گردد و مربوط به ماهیت، هویت و حقیقت نور نیست.

طائب: عدم تحول محیط در برابر «زن اجتماعی جدید» از مادر، «متهم» می‌سازد

جلوه بیشتر زنان در مظهریت الهی

از نظر بعضی از عرفا، زن و مرد هر دو مظهر خداوند هستند، اما زن از جهاتی در مظهریت الهی تابندگی بیشتری دارد. تبیین عرفانی این مطلب را تحلیل می‌کنیم.

تمام عالم وجود از بالاترین مرحله تا پایین‌ترین مرتبه آن، ارتباط واحدی با هم دارند و تمام ذرات کائنات با یکدیگر مرتبط هستند و با همه کثرت و تفصیل ظاهری موجود میان اشیا در عالم خارج، تمام آنها در باطن عالم یکی هستند و وحدت دارند. (صدرالدین شیرازی، 5 و 359)

هر چند که ذات، بسیط است و همین ذات بسیط تجلی می‌کند. اما هر یک از مجالی یکی از اوصاف و اسمای الهی را نشان می‌دهد، نه اینکه او با یکی از اوصاف و ظهور کند. چراکه متجلی با تمام نامها و اسماء ظهور کرده است، اما گیرنده تجلی یکی از اوصاف را بر حسب عین ثابت خود نشان می‌دهد.

تفاوت‌های تکوینی زن و مرد در یک نگاه توحیدی ناشی از یک مبداء واحد و به منظور وصول به یک غایت واحد و در یک سیستم به هم مرتبط واحد متحقق می‌شوند و راز این تفاوت‌ها در قوس صعود این است که زن و مرد بتوانند مکمل وجود یکدیگر بوده و در مدار تکامل انسانی به سوی خدای یکتا بازگردند.

از این دیدگاه انسان‌ها مظهر خدای واحد هستند و ارتقای معنوی در نظام مظهریت بر این اساس است که کدام یک از انسان‌ها بهتر می‌تواند آینه الهی باشد. موضوع این است که سخن از مظهریت هم در قوس نزول مطرح می‌شود و هم در قوس صعود.

همانطور که آفتاب از یک مبداء نور تجلی و ظهور کرده است، جهان هستی هم به مثابه آفتاب از یک مبداء هستی تجلی و ظهور پیدا کرده است. (شیرازی 1360 ص 47) در این نوع جهان‌بینی و نگرش عارفانه، هر نوری که بتواند با زبان تکوین خود از مبداء نور بیشتر حکایت کند، ارزشمندی ذاتی بیشتری دارد و معنویت بیشتری کسب خواهد کرد.

انتهای پیام/

منبع: تسنیم

کلیدواژه: تسنیم حدیث قرآن کریم زنان و خانواده تسنیم حدیث قرآن کریم زنان و خانواده محسوب می شود جنسیت زنانه رشد معنوی تفاوت ها زن و مرد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۷۶۹۹۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تفاوت طلاق رجعی و بائن چیست؟

ازدواج همیشه یک پیوند دائمی نیست و گاهی اوقات زوجین تصمیم می گیرند از یکدیگر جدا شوند تا مشکلاتی که دارند به پایان برسند. البته طلاق به سادگی که فکر می کنید نیست و انواع مختلفی نیز دارد و قوانین و ماده های قانونی مختلفی برای آن تعریف شده است.

 

به گزارش خبرنامه دانشجویان ایران: ازدواج همیشه یک پیوند دائمی نیست و گاهی اوقات زوجین تصمیم می گیرند از یکدیگر جدا شوند تا مشکلاتی که دارند به پایان برسند. البته طلاق به سادگی که فکر می کنید نیست و انواع مختلفی نیز دارد و قوانین و ماده های قانونی مختلفی برای آن تعریف شده است. طلاق رجعی و بائن دو نوع مختلف از طلاق هستند که باید در رابطه با آن ها و شرایطی که دارند اطلاعات کاملی داشته باشید. در ادامه همراه ما باشید تا هرآنچه باید درباره طلاق بائن و تفاوت آن با طلاق رجعی بدانید در اختیارتان قرار گیرد.

منظور از طلاق رجعی چیست؟

کلمه رجعی به معنای بازگشت است و طبق ماده 1148 قانون مدنی، مرد می تواند در مدت زمانی که زن عده را نگه داشته است، به سمت زوجه برگردد و اعلام کند که از طلاق منصرف شده است و دوباره زندگی خود را شروع کنند.

لازم است بدانید، عده به مدت زمانی گفته می شود که زن باید بعد از ازدواج آن را نگه دارد و منظور از چنین حرفی، این است که در این بازه زمانی، زن نمی تواند با مرد دیگری ازدواج کند. مدت زمان عده، برای خانمی که عادت ماهانه می شود، 3 دوره عادت ماهانه، برای خانمی که عادت ماهانه ندارد، 3 ماه و برای زنی که باردار می باشد، تا زمان وضع حمل تعیین شده است.

نکته دیگری که باید در رابطه با طلاق رجعی به آن اشاره کنیم، این است که اگر زن و شوهر در زمان طلاق اعلام نکنند که جدایی از نوع رجعی است، می توانند بدون خواندن مجدد صیغه به یکدیگر برگردند. اما اگر آن ها دست به ثبت طلاق رجعی بزنند، باید بعد از برگشت به یکدیگر، نسبت به ثبت رجوع طلاق نیز اقدام کنند.

قوانینی که در مدت عده وجود دارد، این است که اگر طلاق رجعی باشد، در مدت زمان عده، پرداخت نفقه زوجه برعهده مرد خواهد بود. همچنین اگر هر یک از زوجین در مدت زمان عده فوت کنند، طرف مقابل جزوی از وراث فرد محسوب خواهد شد و به او ارث می رسد.

منظور از طلاق بائن چیست؟

تا به اینجا در رابطه با طلاق رجعی صحبت کردیم؛ اما باید بدانید که نوع دیگری از طلاق نیز وجود دارد که دقیقا در مقابل طلاق رجعی وجود دارد. طلاق بائن نوع دیگری از طلاق است که اگر به ثبت برسد، مرد دیگر حق برگشت به زوجه را ندارد؛ اما در همین زمان نیز زن موظف است مدت زمان عده که به آن اشاره شد را نگه دارد؛ دلیل این موضوع نیز احترام به همسر و جلوگیری از قاطی شدن نسل می باشد.

بنابراین در یک تعریف کلی می توانیم بگوییم که تفاوت طلاق بائن و رجعی در رابطه با امکان بازگشت زن و شوهر به یکدیگرس، نه مدت زمان عده؛ چراکه در هر نوع از طلاق، زوجه باید عده را نگه دارد. برای طلاق بائن نیز قوانینی وجود دارد؛ به طوری که باید گفت در طلاق بائن، مرد وظیفه ای برای پرداخت نفقه زن ندارد و اگر هریک از زوجین فوت کند، ارثی به طرف دیگر نخواهد رسید؛ چراکه جدایی به صورت کامل اتفاق افتاده است.

انواع طلاق بائن

نکته مهمی که باید به آن اشاره کنیم، این است که طلاق بائن انواع و حالت های مختلفی دارد؛ به طوری که در صورت وقوع هریک از آن ها، طلاق بائن رخ می دهد. این موارد که منجر به طلاق بائن می شوند، عبارتند از:

طلاق قبل از نزدیکی:

اگر زن و مرد، هیچ رابطه جنسی با یکدیگر برقرار نکرده باشند و تصمیم به جدایی بگیرند، دیگر مدت زمانی برای عده وجود ندارد؛ در نتیجه دیگر شانسی برای بازگشت شوهر نیست و طلاق از نوع بائن خواهد بود. اگر زن و مرد بعد از جدایی پشیمان شوند، باید مجدد ازدواج کنند.

طلاق هنگام یائسگی:

زمانی که زوجین تصمیم به طلاق می گیرند، اگر خانم یائسه شده باشد و دیگر قدرت باروری نداشته باشد، نیازی به صبر در مدت زمان عده نیست و نوع جدایی، از نوع بائن خواهد بود.

طلاق بعد از سه بار رجوع:

سه طلاقه کردن زوجه از دیگر مواردی است که منجر به طلاق بائن می شود. منظور از سه طلاقه، این است که مرد همسر خود را سه بار طلاق دهد و بعد از هربار به یکدیگر رجوع کنند. بعد از سه بار، دیگر امکان رجوع برای زن و مرد وجود ندارد، بنابراین طلاق از نوع بائن خواهد بود. نکته ای که در این باره باید بگوییم، این است که در صورت سه طلاقه شدن زن، امکان نکاح مجدد نیز وجود ندارد. در این  حالت، زن باید با مرد دیگری ازدواج کند و طلاق بگیرد تا شرایط ازدواج با شوهر قبلی برای او فراهم شود.

طلاق با دختر کمتر از 9 سال:

اگر مرد با دختری که هنوز 9 سال ندارد، ازدواج کند و طلاق بگیرد، طلاق از نوع بائن می باشد و مرد نمی تواند دیگر با دختر کوچک ازدواج کند.

بررسی جامع تفاوت های طلاق رجعی و بائن

در طول مقاله، اطلاعات کلی از طلاق رجعی و بائن را در اختیار شما قرار دادیم؛ حال در این بخش یک جمع بندی در رابطه با تفاوت های طلاق رجعی و بائن انجام می دهیم که عبارتند از:

در طلاق بائن، اگر زوجین قصد برگشت به یکدیگر را کنند، باید مجدد خطبه عقد جاری شود، درصورتی که در طلاق رجعی، تا سه بار برگشت نیازی به عقد مجدد ندارد. در طلاقی که از نوع رجعی است، اگر یکی از زوجین فوت کند، فرد دیگر ارث می برد، در صورتی که در طلاق بائن، ارثی به هیچ یک از طرفین نمی رسد. اگر طلاق از نوع رجعی باشد، مرد موظف است نفقه همسرش را بدهد؛ در صورتی که در طلاق بائن نیازی به پرداخت نفقه نیست. در طلاق رجعی، زن و شوهر می تواند در مدت زمان عده کنار یکدیگر و در یک خانه زندگی کنند.

کلام آخر

طلاق یک تصمیم مهم در زندگی زوجین است و در آینده خودشان و فرزندی که دارند، تاثیر خواهد داشت. از همین رو زوجین باید با انواع طلاق که شامل رجعی و بائن می شود آشنا شوند و تفاوت آن ها را بررسی کنند. از همین رو در این مقاله اطلاعات لازم را در اختیارتان قرار دادیم تا بهترین تصمیم گیری را داشته باشید.

 

برچسب ها: طلاق ، طلاق رجعی ، طلاق بائن ، طلاق قبل از نزدیکی ، طلاق هنگام یائسگی لینک کوتاه خبر: bzna.ir/000TA9

دیگر خبرها

  • (ویدئو) تفاوت بین بادکش و حجامت
  • دیابت نوع یک و دو چه تفاوتی با هم دارند؟
  • تفاوت بین بادکش و حجامت (فیلم)
  • تفاوت بین بادکش و حجامت + فیلم
  • تفاوت طلاق رجعی و بائن چیست؟
  • (ویدئو) تفاوت ورزش ۱۵ دقیقه‌ای با ورزش ۳۰ دقیقه‌ای روی بدن
  • ویدیو/ تفاوت ورزش ۱۵ دقیقه‌ای با ورزش ۳۰ دقیقه‌ای روی بدن
  • سمت پنهان و تاریک ماه از منظر فضاپیمای چینی
  • (عکس) سمت پنهان و تاریک ماه از منظر فضاپیمای چینی
  • سمت پنهان و تاریک ماه از منظر فضاپیمای چینی (عکس)